از او پرسیدم...
پرسیدم فضیلت چیست؟
فرمود:انسان مالک زبان خود باشد و احسان فراوان نماید
پرسیدم نقصان چیست؟
فرمود: تلاش و زحمت برای چیزی که به تو سودی نمی رساند
پرسیدم آقایی و شرافت چیست؟
فرمود: نیکی کردن به قوم و خویشاوند ، برد باری و تحمل خطا و لغزش مردم
پرسیدم بی نیازی چیست؟
فرمود: کم کردن آرزو ها و راضی بودن به قدر کفایت
پرسیدم فقر و نیازمندی چیست؟
فرمود:حرص و ناامیدی بسیار به فضل الهی
پرسیدم پستی چیست؟
این که مردی خود را از گناه یا حوادث نگاه دارد ، ولی همسر خویش را تسلیم حوادث نماید
پرسیدم چرا اینقدر از خدا می ترسی؟
فرمود:روز قیامت کسی در امان نیست مگر آنکه در دنیا خوف خدا در دل داشته باشد
حال دیگر از او آموختم...
آموخته ام که بهترین کلاس دنیا کلاسی است که زیر پای خالقترین فرد (خالق یکتا) است
آموخته ام که از روزی خدا نخورم و هر گناهی که خواستم بکنم
آموخته ام که از ولایت و حکومت خداوند خارج شوم و هر گناهی که می خواهم انجام بدهم
آموخته ام که گناهم را جای انجام دهم که خداوند نبیند
آموخته ام که وقتی فرشته مرگ برای گرفتن جانم آمد آو را از خودم دور کنم و به گناهی که می خواهم مشغول شوم
آموخته ام که وقتی مالک دوزخ مرا به داخل آتش می برد داخل نشوم و هر گناهی که خواستم انجام دهم
آموخته ام که احترام مومن از احترام کعبه ، بالاتر است
او به من آموخت:
صداقت عزت است دروغ ناتوانی است اسرار امانت هستند
همسایگی همانند خویشانودی است همیاری و کمک نشانه درستی است
کارکردن موجب تجربه است خوش اخلاقی عبادت است سکوت زینت شخصیت است
حرص وطمع نادانی و بی چیزیست سخاوتمندی و بخشندگی نشانه بی نیازی است
مدارا کردن با مردم نشانه عقل است
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
آمار وبلاگ
بازدید امروز :1
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 3438 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
جستجو در وبلاگ
|