پرسیدم: چرا پیامبر قبله مسلمین را تغییر داد؟
گفت: به دستور خداوند
گفتم: مگر خداوند دانای مطلق نیست؟
گفت: چرا
_ تغییر دادن تصمیم در زندگی ما ناشی از نادانی ماست، خداوند که دانای مطلق است و همه چیز را برای همیشه میداند نباید تصمیم خود را تغییر دهد پس بااینکه در ابتدا دستور داده بطرف بیت المقدس مسلمانان نماز بخوانند، چرا پس از مدتی تصمیم خود را عوض کرد و دستور داد بطرف کعبه نماز بخوانند؟
امام در چشمانم نگاه کرد و گفت:
ای جابر یک کفه استدلال تو درست است اما کفه دیگر نادرست و از این بدتر آن است که توکفه سومی را هیچ در نظر نگرفتی.
گفتم: کدام کفه؟
به آرامی گفت: مردم
تو متوجه نشدی که خداوند قوانین را برای انسان وضع می کند ، نه جماد، زندگی جماد یکنواخت است و لذا قوانین مربوط به آن ثابت است ولی زندگی اجتماعی انسان تغییر پذیر است و خداوند در هر دوران با اقتضاء وضع زندگی نوع بشر قوانین خاصی بوسیله پیامبران خود برای آنها وضع می کند.
حال دومثال میزنم تاآنچه را که میگویم بهتر درک کنی :
مگسی درنیمه بهارمتولد می شود اگر تا فصل زمستان زنده بماند و با سرمای زمستان مواجه شود فکر میکند که قواعد جهان دگرگون شده ،ولی آیا برای من و تو هم مطلب چنین است؟
گفتم: خیر
امام گفت: من و تو چون پیش بینی میکردیم که پس از پاییز، زمستان خواهد آمد در نظر ما هیچگونه تغییر در قوانین(ثابت) جهان آفرینش بوجود نیامده.
مثالی دیگر:
فرض می کنیم تو دارای ملکی هستی و آنرا در اختیار مردی می گذاری تا یکسال ، ولی او نمی داند مدت مباشرت او محدود است ،پس از گذشت یکسال که می خواهی ملک را از او بگیری تعجب می کند و فکر می کند که تصمیم تو عوض شده ، در صورتیکه تصمیم تو از ابتدا موقت بوده است.
جابر : فلسفه اینکه در ابتدا خداوند دستور داد که بسوی بیت المقدس نماز گذارند و سپس بسوی مکه چیست؟
امام فرمود:هنگامیکه پیامبر اسلام رسالت خود را شروع کرد مسلمین اندک بودند و ناتوان و برعکس پیروان مکتب یهود و مسیح اکثریت داشتند و نیرومند ...((مخالفت کردن با آنها در موضوع قبله قطعاً خشم آنها را بر می انگیخت)) و لذا خداوند به مسلمین دستور داد که بسوی بیت المقدس نماز بخوانند تا اینکه یهودیان و مسیحیان که هر دو برای بیت المقدس احترام فراوان قائلند مسلمین را با نظر کینه ننگرند و آنها را دشمن خود نخوانند و درصدد محوشان برنیایند.
جابر:چرا کعبه به عنوان قبله انتخاب شد،آیا ممکن نبود مکانی دیگر انخاب گردد؟
امام:وضع کعبه را پیش از فتح کعبه به دست پیامبر را می دانی
جابر:آری آنجا بت خانه بود
امام: آن بتها را چه کسانی می پرستیدن؟
جابر:مردم جزیره العرب
امام: در جزیره عرب چه کسانی بت پرست نبودند؟
جابر: جز یهودیان افرادی معدود مسیحی همه
امام: تمام قبیله های عرب در کعبه بت داشتند و روی این حساب کعبه برای تمام مردم جزیره عرب محترم بود و هنگامیکه پیامبر به مسلمین گفت که بسوی کعبه نماز بخوانند نه فقط از دستور پیامبر حیرت نکردند بلکه می توانم بگویم که نماز خواندن بسوی کعبه برای آنها آسان تر از این شد که بسوی بیت المقدس نماز بخوانند.
جابر : مرکزیت کعبه برای نماز اهمیتش بیشتر است یا مرکزیت آن برای حج؟
امام: مرکزیت آن برای نماز ، زیرا بسیاری از مسلمانان نمیتوانند حتی یکبار در تمام عمر به مکه بروند، ولی هر مسلمان در هر نقطه از جهان که هست روزی پنج بار ، بسوی کعبه نماز می خواند و می توان گفت در هر شبانه روز پنج بار ، نگاه تمام مسلمین جهان در کعبه به هم می رسد و گویا که تمام مسلمانان جهان در شبانه روز ینج مرتبه در چشمان یکدیگر می نگرند.
و نیز سخن مسلمانان جهان ، گویا در آنجا بهم می رسد.
این مرکزیت در هیچیک از ادیان گذشته وجود نداشته ، و در آینده هم بوجود نمی آید...
فرازی از مناظزه امام صادق(ع) و جابربن حیان در مورد فلسفه نسخ
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
آمار وبلاگ
بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 3439 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
جستجو در وبلاگ
|